جمله های اراکی 😉

جمله شماره1

جمله شماره 2

جمله شماره 3

جمله شماره4

جمله شماره5

چند جمله‌ی اراکی برای مؤسسه‌ی گردشگری ساتراس

«منبع و مرجع جملات: کتاب واژگان، ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات رایج مردمان اراک»

«نوشته‌ی: محمد آکریم علمدار»

 

1 نَنَه نَنَه نور دادی! گُندِلَه کِردی وور دادی! پس چرا اِنقَد دور دادی؟: از روی شادمانی و خوشحالی برای نوزاد و یا بچه‌ی شیرین زبان می‌خواندند و قربان صدقه‌ی او می‌رفتند. مخاطب این جمله‌ها خداوند بود به این معنی که: مادر مادر نور به ما دادی! آن نور را گلوله کردی و به طرف ما پرتاب کردی! پس چرا این نور و شادی را اینقدر دیر به ما عطا کردی؟

2 این کتاب جا مُندِتا از می‌یُنِ خُنَه وَرگیر بَل رو طاقچَه!:  مقصود و مراد از جامُند آن چیزی است که از میت باقی می‌ماند. مادر‌ها نه از ته دل بلکه از روی عصبانیت و برای اینکه بچه‌ها حساب کار دستشان بیاید وقتی میدیدند بچه‌ای شلخته وار زندگی می‌کند و نظم ندارد این جمله و یا جمله‌های مشابه را به او می‌گفتند و منظورشان این بود که: کتابت را از وسط خانه بردار و بگذار روی طاقچه.

3 تُخم چشمت بَچِقَه (بَچِغَه) خدا کُنَه! چرا این بَبَلَه قُزی‌یا از تو نَندی دِرآوُردی؟: گاهی بچه‌های خردسال، خواهر و یا برادر نوزادشان را از داخل گهواره بیرون آورده و به سختی بغل می‌کردند که در این مواقع مادرها با عصبانیت و خیلی جدی او را مخاطب قرار می‌دادند و مورد باز خواست قرار می‌دادند. معنی این جمله اینگونه است: خدا کند مردمک چشمانت بترکد! چرا این بچه را از گهواره در آورده و بغل کرده‌ای؟

بَبَلَه قُزی: بچه‌ی کوچک. این واژه ترکیبی از بَبَه (بَبَلَه) به معنای: بچه و قُز احتمالاً به معنای: دختر            [در زبان ترکی] ‌است. بَچِقَّه: بترکد، نَندی: نَنو، گهواره

4 – کَسام شی رولَم! جَلّی بَرو دو تّا نُنِ تُنُک بَگیر بیار خُنَه!: همه کسَم شوی بچه‌ی عزیزم! زود برو دو تا نان لواش بگیر بیاورخانه. کَسام: همه کَسَم، عزیزم؛ جَلّی: زود، سریع؛ نُنِ تُنُک: نان لواش

5 آشِ تَلخَنَه دو خیلی تَمیسَّه، تیلیت کُن تا بَخیسَّه، قاشق کُلَه به جُنِش، قُربُن دَکّ و دُنِش!: آش ترخینه دوخ خیلی تمیز و خوشمزه است، نانها را داخلش ترید کن تا خیس بخورد، قاشق کوتاه و بدون دسته را با جانش بیانداز و مشغول خوردن شو! قربان آن دهانت! کُل یا کُلَه: کوتاه شده، شکسته، بدون دنباله و دسته

استاد محمد آکریم علمدار

نویسنده ، شاعر ، محقق ، اراک پژوه ، بلد محل شهر اراک ، مدرس گویش و لهجه ی اراکی

نویسنده ی کتاب های : آفتُو مَهتُو – زمانی قلعه ی بود و حصاری – خاطرات ابری ( هیلمن ) – واژه نامه ، ضربالمثلها و اصطلاحات رایج مردمان اراک – شجره نامه ی خاندان آکریم علمدار